این جا پلاک های نو را خون مالی می کنند | این پیرمرد دعا می کند مردم ماشین بخرند
تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۱۱۳۲۴
همشهری آنلاین - فاطمه عسگری نیا :همسایگی این تابلو با مرکز تعویض پلاک خودرو هم خودش حکایت جالبی دارد. به قول صاحب بساط، اینجا محل بیمه شدن خودروهای نو و پلاکهای تروتازهای است که از مرکز تعویض پلاک خارج میشوند. عمو حسین این حرف را میزند و صدای خندهاش بلند میشود. ما با خونمالی کردن پلاک و چرخهای خودرو آن را در برابر هر حادثه و چشم بدخواهی بیمه میکنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«مرغ و خروسها دانهای ۱۶۰ هزار تومان است. یک روز ممکن است ۳ تا ۴ تا قربانی کنم یک روز هم ممکن است هیچ فروشی نداشته باشم.»
بیشتر بخوانید:خانه مسن ترین شهید تهران اینجاست | پدری به رسم آقا جان
با اینکه آفتاب سروصورت چروکیدهاش را حسابی سیاه کرده است، اما لحظهای لبخند از لبش محو نمیشود و میگوید خودم ماشین ندارم، اما باور کنید آنقدر که از ماشین خریدن مردم خوشحال میشوم به ماشین خریدن خودم فکر نمیکنم: «سنت قربانی کردن از قدیمالایام بوده و هست؛ هر چند این روزها جوانترها خیلی بهایی به این سنتهای قدیمی نمیدهند، اما بزرگترها اینگونه نیستند. بهخاطر همین بیشتر مشتریهای ما هم که جوانها هستند اعتراف میکنند به سفارش پدر و مادرشان باید حتما برای ماشین نو قربانی کنند. عمو حسین از آن آدمهایی است که همیشه دعا میکند مردم ماشین بخرند با اینکه خودش ماشین ندارد و مجبور است هر روز بساط مرغ و خروسیاش را روی ترک موتور زهوار دررفتهاش جابهجا کند: «نان ما هم در ماشین خریدن و پایبند بودن آن به سنتهای قدیمی است.»
بیشتر بخوانید: شما هم می توانید با این شماره ها ناجی باشید
کد خبر 827841 منبع: روزنامه همشهری برچسبها خبر مهم مرغ خودرومنبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۱۱۳۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طنز تلخ آمریکا؛ با مردم عراق جنگ نداریم(!)
عراق با شروع این حملات خاورمیانه را وارد بحران بزرگی کرد. ائتلاف آمریکا هم که روی کشور کویت که از نفتخیزترین کشورهای منطقه بود بسیار حساب کرده بود، بلافاصله شروع به حمله به عراق کرد و در این میان از همه بیشتر شروع به بمبارانکردن بغداد بهعنوان مهمترین شهر عراق کرد. اینگونه شد که جنگ خلیجفارس شروع شد و تا سالها بعد (۲۰۰۳) و بعدها هم با بهانه حملات ۱۱سپتامبر ادامه پیدا کرد.آن زمان بازار تهدیدات بین سران داغ بود. آمریکا تهدید به حمله به بغداد کرد و صدام تهدید به حمله شیمیایی. به گمانم حملات شیمیایی در زمان جنگ با ایران به مذاقش خوش آمده بود! و بعد هم تهدید به حمله به اسرائیل. بخشی از همین تهدیدها هم به واقعیت تبدیل شد.طنز تلخ ماجرا اینجاست که عراق بهمنظور ساختن اقتصاد عراق، بهدنبال بازپسگیری بدهی آمریکا و اروپا به خودش بود ولی همین بهانه باعث ویرانی شهرها، راهها، جادهها، نیروگاهها، سدها، تمدن تاریخی و تمام زیرساختهای اقتصادی عراق شد.خانم «نُها الراضی»، سفالگر، نقاش و هنرمند عراقی بود که اتفاقا درهمان سالها در بیشتر کشورهای دنیا نمایشگاههایی از آثار هنریاش برگزار کرده بود ودراغلب کشورها هنرمندی شناختهشده بود.درهمین دورهای که خانم نُها زیر بمباران در بغداد میزیست و علاوه بر ویرانی شهر، سختی معیشت و کمبود خوردوخوراک و قحطی را با خود به همراه داشت، به نوعی ازهنر جدید روی آورد؛ او با وسایل بازیافتی و متریالی که از میان ضایعات ماشینهای ویران و رهاشده بهخاطر نبود بنزین جمعآوری میکرد و نیز از نخالههای باقیمانده از ویرانی ساختمانها آثاری پدید آورد که به هنر تحریم معروف شد. برخی از این آثار بهشدت عجیب و غمگین را میتوانید با جستوجویی در اینترنت ببینید.خارج از فضای هنری و روح هنرمندانه خانم نویسنده، کتاب «یادداشتهای بغداد» شرح رنج و ستمی است که بر مردمان عادی و غیرنظامی عراق میرود. چند روز از بمبارانها بیشتر نمیگذرد که برق و آب اغلب سیستمهای شهری قطع میشوند. مردم مجبور میشوند مواد فریزری و یخچالی خود را تندتند بخورند تا در بیبرقی خراب و فاسد نشوند. اینگونه میشود که در حالتی بهشدت عجیب و تلخ از بیشتر خانهها و باغهای مردم بوی گوشت کبابی به مشام میرسد و بعد بحران بیغذایی مطلق فرا میرسد. مرزها بسته شده، شهرها و راهها بمباران شده و مواد غذایی اولیه به مردم نمیرسد.آنهایی که میتوانند و وسایلش را دارند،شروع میکنندبه باغبانی و کاشت هرآنچه بتوانند بخورند.آن هم در شرایطی که آبی برای آبیاری و شستوشو وجود ندارد. آنهایی نیز که استخر دارند، به آبهای درون استخرهایشان روی میآورند و... .
کتاب شرح تمام این مشکلات و ویرانیهاست و این در حالی است که رئیسجمهور وقت آمریکا مدام در رسانهها اعلام میکند که «با مردم عراق جنگ نداریم!»؛ تلخترین طنز موجود در جهان. نوک تیز پیکان قلم نویسنده رو به آمریکا و قدرتهای جهان است که به بهانه اینکه قصد دارند صدام را سر جایش بنشانند، بر سر مردم و تمدن چندینهزارساله عراق بمب و ویرانی فرومیریزند و دم از حمایت از مردم میزنند.